تولد ۹ سالگی ساره عزیز
ساره عزیزم هر سال ۲۷ اسفند که میشه دوست داری تولد داشته باشی و البته از اول اسفند روزها را میشماری.امسال هم دوست داشتی که عسل دوستت بیاد خونمون .اما نیومد .خاله سمیه و زندایی خودشون زنگ زدن که میان خونمون.به ریحانه و عرفان هم زنگ زدم اومدن .بابای عزیز هم کیک و پفیلا خرید و اومد .قرار بود برای هدیه کتاب « ماکاموشی» بخریم .خودت گفته بودی.اما انگار دوست داشتی خودت هم بروی کتاب فروشی و گذاشتیم بعد با هم برویم .گفتی با ۳۰ هزار تومان هدیه خاله دوباره کتاب میخرم .خدا را شکر به سلامتی تموم شد . زندایی صفیه هم برایت گردنبند و یه گل خوشبو آورد . ...